رای بررسی این اثرات در یک مطالعه مقطعی سطح آنزیمهای کبدی در 58 نفر کارگر گروه مورد با 52 نفر کارگر گروه شاهد مقایسه گردید.افراد گروه مورد شامل کلیه افرادی بودکه به مدت بیشتر از یکسال در سالن تزریق سنگین پلاستیک مشغول بودند گروه شاهد از میان سایر کارگران همان کارخانه که در محلهائی همچون نگهبانی، انبار محصول و یا قسمت اداری مشغول به کار بودند انتخاب شدند.میانگین سطح استایرن موجود در هوای سالن تزریق در محدوده تنفسی کارگران در حدود ppm18 بود. پی از جمع آوری نونه ها و انجام آنالیز آماری یک اختلاف معنی دار آماری برای میانگین ALT و بیلی روبین توتال بین دو گروه مورد وشاهد مشاهده گردید. در سایر موارد از جمله AST ، GGT ، ALP و بیلی روبین کونژوگه نیز میانگین مقادیر در گروه مورد بالاتر از گروه شاهد بود ولی این مقادیر از لحاظ آماری معنی دار نشد. مجموعه یافته های فوق بیان کننده این مطلب است که مواجهه با مقادیر پائین استایرن به مدت طولانی می¬تواند موجب آسیب خفیف سلول کبدی و اختلال کلیرنس کبدی گردد لذا ارزیابی های دوره¬ای عملکردی کبدی در صنایع تزریق پلاستیک باید مورد توجه قرار گیرد. کلمات کلیدی : استایرن – آمینو ترانسفرازها- بیلی روبین- سمیت کبدی مقدمه: استایرن یکی از انواع حلالهای آلی آروماتیک است که به وسیله دهیدروژناسیون اتیل بنزن و در طی روند کراکینگ تولید میشود. بیشتر از 90% استایرن برای تولید پلیمر پلی استایرن بکار میرود. کاربردهای عمده استایرن و پلیمرهای آن در صنایع پلاستیک سازی ، لاستیک سازی، تولید وسایل بسته بندی، اسباب بازیها، وسایل منزل و ... می باشد. پلی استایرن از نظر بیولوژیک خنثی است و مشکل اصلی تماس با منومر استایرن است است. منومر استایرن ممکن است در طی واکنشهای حرارت دهی پلیمرهای استایرن آزاد می گردد. ضمن اینکه در طی روندهای اولید پلیمرها ورزین ها نیز احتمال مواجهه با منومر استایرن وجود دارد. استنشاق راه اصلی تماس است. اثرات استایرن شامل تحریک غشاهای مخاطی و چشمها، درماتیت تماسی، عوارض حاد و مزمن هم در سیستم عصبی مرکزی و هم در سیستم عصبی محیطی و بالاخره عوارض کبدی بصورت افزایش آنزیمهای کبدی و اسیدهای صفراوی در مقادیر بالا می باشد. مدارکی نشانگر ایجاد نکروز سلولی در کبد توسط استایرن باشد. در موشهائی که با مقادیر بالای استایرن (بالای ppm 300) مواجهه داشته¬اند با ارزیابی پاتولوژی های کبدی و آنزیمهای کبدی اثبات گردیده است. اگر چه این اثرات در مواجهه با غلظتهای کمتر نیز دیده شده است. در این میان مطالعات انجام شده پیرامون عوارض کبدی استایرن در انسان نتایج متفاوتی به همراه داشته و بسیاری از آنها نقش سایر عوامل مخدوش کننده همچون مصرف الکل ، عفونتهای ویرال کبدی ، BMI ، ... را مورد مداخله قرار نداده¬اند. نکته ای که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته این است که تماس با استایرن در سطوح پائینتر از حد مجاز (National Institute for Occupational Safety and Health) NIOSH یعنی ppm50 هم میتواند اثرات کبدی داشته باشد. منتهی تشخیص اختلالات خفیف کبدی از روشهای روتین اسکرینینگ یعنی اندازه گیری آمینو ترانسفرازها زیاد دقیق نیست و هم اکنون استفاده از روشهای اختصاصی تر همچون اندازه گیری Serum Bile Acids توصیه می گردد. فراوانی صنایع پلاستیک در کشور ما تعداد کارگرانی که با مقادیر پائین استایرن مواجهه دارند و همچنین کم بودن مطالعات انجام شده در زمینه اثرات توکیسک مواد شیمیایی موجود در محیط کار دلایل اصلی انجام این مطالعه می باشد. مواد و روشها نوع مطالعه مقطعی تحلیلی می باشدمحل انجام مطالعه یک کارخانه تزریق پلاستیک بود که از پلیمرهای استایرن همچون پلی استایرنButadien –ABS(Acrylonitril Styrene)- توسط پروسه های حرارتی و تحت فشار ، قطعات پلاستیکی مثل وسایل منزل یا قطعات اتومبیل تولید می کرد. در این مطالعه تعداد افراد گروه مورد 58 نفر و گروه شاهد 52 نفر بود. گروه مواجهه در واقع شامل کلیه کارگرانی بود که در سالن تزریق پلاستیک به مدت بیشتر از یک سال مشغول به کار با پلیمر های استایرن بوده¬اند گروه شاهد شامل افرادی بود که در سایر واحد های کارخانه که امکان مواجهه با استایرن وجود نداشت همچون نگهبانی،اداری، انبار و ... مشغول به کار بودند. در هر دو این افراد حداقل سابقه کاری یکسال در نظر گرفته شد در این مطالعه جهت انتخاب گروه مورد ابتدا میزان استایرن در هوای سالن تولید مورد ارزیابی قرار گرفت نمونه گیری در یک زمان دو ساعت در وسط شیفت کاری و توسط پمپ نمونه گیری انجام گردید و سپس نمونه ها به روش کروماتوگرافی گازی آنالیز شد میانگین استایرن در ناحیه تنفسی کارگران حدود ppm 18 بود در واقع گروه مورد شامل افرادی بودند که با سطوح کمتر از میزان پیشنهادی توسط کمیته حفاظت فنی کشوری(ppm 20) و به مدت طولانی مواجهه شدند. اطلاعات دموگرافیک همچون سن،وزن،سنوات کاری، مصرف الکل، سابقه بیماری و مصرف داروها توسط یک پرسشنامه در طی شیفت کاری جمع آوری گردید. جهت رد بیماری عفونی فعال کبدی از سه تست HCV-Ab HbcAb HbsAg استفاده گردید. ابزار جمع آوری داده ها نمونه های خونی کارگران مواجهه یافته با استایرن و گروه شاهد بطور همزمان و در طی شیفت کاری بود در نمونه های خونی به غیر از ارزیابی بیماریهای عفونی کبدی 6مارکر بیوشیمیایی مورد ارزیابی قرار گرفت. 1. ترانس آمیناز های کبدی (ALT-AST) که نشانگر نکروز کبدی می باشند. 2. تستهای کلستئاز کبدی(ALP-GGT) 3. تستهای ارزیابی کننده کلیرنس کبدی (بیلی روبین توتال و کونژوگه) نتایج به دست آمده از تستهای آزمایشگاهی به همراه اطلاعات مربوط به پرسشنامه از طریق نرم افزار (10)SPSS و آزمون مقایسه میانگین ها (T-test) مورد آنالیز قرار گرفت. نتایج تمام افراد مطالعه از جنس مذکر و نژاد ایرانی بودند لذا از لحاظ جنس و نژاد تفاوتی بین دو گروه وجود نداشت از نظر سن، سنوات کاری و BMI نیز بین دو گروه مورد و شاهد اختلاف معی داری وجود نداشت . تستهای مربوط به بیماری های ویرال کبد برای کلیه افراد شاهد و مورد انجام گردید. در نهایت 14 نفر (8 نفر از گروه مورد و 6 نفر از گروه شاهد) به علت مثبت بودن این تستها از مطالعه حذف شدند. در هنگام اخذ شرح حال از کارگران کلیه افرادی که سابقه مصرف الکل را حتی به صورت تفریحی ذکر می کردند به عنوان افراد الکلیک تلقی شدند تعداد این افراد در گروه مورد 7 نفر(12%) و در گروه شاهد 5 نفر(10%) بود.با توجه به برابری نسبی این مورد در هر دو گروه اثر آن به عنوان یک فاکتور مخدوش کننده در این مطالعه منتفی میباشد . میانگین مقادیر آزمایشهای انجام شده در گروه مورد و شاهد همراه با p-Value مربوط در جدول -2 آمده است در تمامی آزمایشها مقادیر مطلق در گروه مورد که که با استایرن مواجهه داشتند بالاتر از گروه شاهد بود. بحث و نتیجه گیری در این مطالعه مقطعی در واقع ما تغییرات تستهای روتین کبدی در دسترس را در کارگران مواجهه یافته با استایرن در حدود پائینتر از حد مجاز پیشنهاد شده توسط ACGIH مورد ارزیابی قرار دادیم . ویژگی اصلی این مطالعه کنترل عوامل مخدوش کننده ای همچون سن، جنس ، مصرف الکل، سنوات کاری و بیماریهای عفونی کبد(هپاتیتC،B) می باشد که در مطالعه قبلی این کار به طور سیستماتیک انجام نشده بود. یک ارتباط معنی دار آماری بین ALT و مواجهه با استایرن در این مطالعه مشاهده گردید که می تواند نشانگر آسیب خفیف پارانشیمال کبدی توسط این ماده باشد. اگر چه این رابطه معنی دار در مورد AST دیده نشد ولی مقادیر مطلق آن در گروه مورد (34/29) نسبت به گروه شاهد (50/23) بالاتر بود که این نیز خود تأئید کننده فرضیه اولیه مطالعه مبنی بر افزایش ترانس آمیناز های کبدی توسط استایرن می باشد(نمودار 1) با توجه به مطالعات قبلی که افزایش ترانس آمیناز های کبدی را در کارگران مواجهه یافته با مقادیر بالای استایرن (300-100) نشان داده اند. یافته های ما در این مطالعه نشانگر افزایش مختصر ترانس آمیناز های کبدی در مواجهه با غلظتهای : TLV(Thereshold Limit Value) می باشد که با توجه به توازن گروهای مورد و شاهد از نظر سن جنس BMI سنوات کاری و مصرف الکل این گفته بیشتر مورد تأئید می باشد. یافته های مطالعه نشانگر یک ارتباط معنی دار آماری بین افزایش بیلی روبین کونژوگه به توتال برقرار نشد. ولی بالا بودن مقادیر مطلق بیلی روبین کونژوگه درگروه مورد (26%) نسبت به گروه شاهد(24%) نیز خود تأئید کننده اثرات استایرن بر مکانیسمهای کلیرنس کبدی می باشد ( نمودار 2) مطالب فوق بیانگر این نکته است که احتمالأ هیپربیلی روبینمی ایجاد شده توسط استایرن عمدتأ از نوع غیز کونژوگه می باشد. در میان 5 مطالعه انجام شده پیرامون ارزیابی غلظت بیلی روبین در کارگران مواجهه یافته با استایرن ، 4 مطالعه یافته های مشابه به مطالعه ما داشته اند . کاتز شیوع35% افزایش بیلی روبین را در 526 کارگر شاغل در صنایع تولید لاستیکهای استایرن که در مواجهه با مقادیر حدود ppm20 بودند را نشان داده است . برودکین و همکاران نیز یک ارتباط خطی آماری بین افزایش غلظت بیلی روبین کونژوگه و نسبت بیلی روبین کونژوگه به توتال با افزایش استایرن هوا و خون در جمعیت مورد مطالعه خود یافتند که در واقع نشانگر کاهش کلیرنس کبدی بیلی روبین کونژوگه می باشد. ضمن اینکه در این مطالعه بین ترانس آمیناز های کبدی (ALT-AST) و مواجهه با استایرن نیز همین ارتباط خطی برقرار بود. در مطالعه فوق الذکر میزان استایرن هوای محیط کار حدود ppm25 بود و میزان ALP نیز در کارگران مواجهه یافته افزایش یافته بود. در مطالعه ما هیچ رابطه معنی دار آماری بین میزان GGT،ALP و مواجهه با استایرن مشاهده نگردید. اگر چه در این مورد این دو نیز مقادیر مطلق در گروه مورد نسبت به گروه شاهد بالاتر بود.که این خود تأئید کننده فرضیه اولیه مطالعه می باشد. احتملأ با افزایش تعداد نمونه ها در مطالعه ، این تفاوتها نیز معنی دار می گردید. یافته های ما در این مطالعه پیرامون افزایش سطح سرمی بیلی روبین در واقع با بسیاری از مطالعات قبلی که افزایش سطح اسیدهای صفراوی سرمی را در کارگران مواجهه یافته با استایرن نشان داده اند نیز هماهنگی دارد به عنوان مثال در مطالعه انجام شده توسط ویکووهمکاران که یک شیوع 10 درصدی در افزایش سطح سرمی بیلی روبین در کارگران مواجهه یافته با استایرن نشان داده بود میزان شیوع افزایش اسیدهای صفراوی همچون دی اکسی کولیک اسید 20% بود در واقع نشانگر این مطلب است که اسیدهای صفراوی سرمی جهت تشخیص آسیبهای کبدی حساسیت بیشتری دارند . اگر چه ما در این مطالعه به علت محدودیت های مالی قادر به اندازه گیری اسیدهای صفراوی سرمی نشدیم ولی یافته های ما نشانگر این مطلب است که تستهای کلیرنس هپاتوبیلیاری مارکرهای مفیدی در تشخیص زودرس اثرات هپاتوتوکسیک ناشی از مواجهه با استایرن می باشند.همچنین توجه به این نکته ضروری است که جمعیت مورد دراین مطالعه کارگرانی بودند که در سالن تزریق سنگین کارخانه مشغول به کار بودند و به طور همزمان احتمال مواجهه با سایر حلالهای آلی از جمله پروپیلن،اتیلن،بوتادین و اکریلونیتریل نیز وجود داشت. به هر حال علیرغم عدم وجود گزارشاتی مبنی بر هپاتوتو کسیتی عوامل فوق احتمال تداخل این مواد در متابولیسم استایرن و تقویت اثر سمیت کبدی استایرن توسط این مواد قابل رد نمی باشد. آزمایشهای کبدی انجام شده در این تحقیق در جمعیت مورد عمومأ در محدوده نرمال بودند و یافته های ما در این تحقیق در واقع نشانگر تغییرات این تستها در گرو های کارگری می باشد.اهمیت بالینی این تغییرات خفیف در عملکرد کبدی در جمعیت های کارگری همچنان نا مشخص است و مطالعات طولی بیشتری روی جمعیتهای در معرض مواجهه با استایرن در آینده مورد نیاز می باشدبه هر جهت با توجه به نتایج این مطالعه انجام تستهای بیوشیمیایی کبد جهت غربالگربو مراقبت در کارگران مواجهه یافته با مقادیر کم تا متوسط استایرن توصیه می گردددر این میان ترانس آمینازهای کبدی و سطح سرمی بیلی روبین ابزارهایی قابل دسترس ، غیر تهاجمی و ارزان برای غربالگری کارگران در معرض مواجهه با استایرن جهت تشخیص زودرس اثرات کبدی این ماده می باشند. جدول 1-1 اطلاعات دموگرافیک گروهای مطالعه گرو ها تعداد میانگین سن میانگین سنوات میانگین BMI مورد 58 5/38 2/13 9/25 شاهد 52 8/38 8/15 8/25 P-value - 85% 125% 98% جدول2 مقایسه میانگین تستهای کبدی در گروههای مطالعه P-value میانگین درگروه شاهد میانگین در گروه مورد نوع تست بندی 18% 21/17 84/23 ALT 248% 50/23 34/29 AST 308% 52/180 70/190 ALP 664% 45/25 81/26 GGT 44% 64% 86% T-BILI 486% 24% 26% D-BILI منابع: 1. Summer SC cattely RC Asgharian B Evaluation of the metabolism and hetatotoxicity of styrene in f 344 rats B6C3F1 mice 2- morgan D1 Mahler JF Wilson RE Moorman MP