kurdistan HSE

سایت تخصصی ایمنی، بهداشت صنعتی و سیستم های مدیریتی

kurdistan HSE

سایت تخصصی ایمنی، بهداشت صنعتی و سیستم های مدیریتی

حفاظت در برابر پرتوهای رادیویی / مایکروویو (RF/MW)

کلیک بر روی ادامه مطلب

مقدمه

فرکانس های رادیویی و مایکروویوها، بر خلاف بسیاری از امواج با فرکانس بالا که بالاتر از دامنه مرئی هستند، غیریونیزان می باشند. برهمکنش RF/MW با بافتهای سلولی بصورت حاصل سه فرآیند ذیل می تواند مورد توجه قرار گیرد :

1.  نفوذ بوسیله امواج الکترومغناطیس و انتشارشان به سیستم های زنده

2.  برهمکنش مقدماتی امواج با بافتهای سلولی

3.  احتمال بوجود آمدن تاثیرات ثانویه در اثر برهمکنش مقدماتی

کلمه برهمکنش بسیار مهم است. این کلمه نشان می دهد که نتایج نهایی تنها به عمل پرتو بستگی ندارد و بوسیله عکس العمل سیستم زنده تحت تاثیر قرار می گیرد. سیستم های زنده ظرفیت زیادی برای جبران اثرات القایی تاثیرات خارجی شامل منابع الکترومغناطیس دارند. درحالیکه این مورد اغلب نادیده انگاشته می شود، ولی یکی از دلایل اصلی است که از مدلها نتیجه گیری می شود و باید با احتیاط به آن نزدیک شد.

 جبران فیزیولوژیکی بدین معناست که استرین تحمیل شده بوسیله عوامل یا فاکتورهای خارجی، به مقدار بسیار زیاد ترمیم خواهد شد. بنابراین موجود زنده (ارگانیسم) قادر است که اعمال خود را بطور طبیعی انجام دهد.

جبران پاتولوژیکی به این معناست که استرین تحمیل شده ممکن است به پیدایش اختلال در عملکرد موجود زنده و یا حتی تغییرات ساختاری منتهی شود. مرز بین این دو نوع جبران به راحتی قابل تعیین نمی باشد .

از این موضوع چنین نتیجه گیری می شود:

دستورالعمل هایی برای محدود کردن مواجهه، محافظتهایی را در برابر تاثیرات شناخته شده زیان آور برای سلامتی، تامین می کند.

علاوه بر این، تاثیرات بیولوژیکی هم می تواند منجر به تاثیرات زیان آور برای سلامتی شود و هم اینکه اختلال در سلامتی ایجاد نکند.

گسترش صنعتی سازی و افزایش فزاینده تجهیزات پرقدرت، مباحثی در مورد آسیبهای وارده به سلامتی را ابتدا به کارگران و سپس در مورد همگان مطرح کرد. در همان زمان، پیشرفتهای سریع تکنولوژیکی در الکترونیک، الکترواپتیک و علم کامپیوتر، سکویی را برای پرتاب بی سابقه به سوی پیشرفت بخش های پزشکی موجود وتوسعه های جدید بوجود آورد. بخصوص، پیشرفتهایی در تکنولوژی RF/MW و تکنیک های محاسبه، راه را برای درمانها و روشهای تشخیص جدید باز کردند. RF/MW در حال حاضر برای کاربردهای درمانی در حیطه هایی نظیر کاردیولوژی، اورولوژی، جراحی، چشم پزشکی، درمان سرطانها و ... و برای کاربردهای تشخیصی در زمینه تشخیص سرطان، تصویربرداری از اندامها و... مورد استفاده قرار می گیرند و یا تحت مطالعه هستند‍‍ .

تاثیرات بیولوژیکی

مقدمه 

مکانیسم اصلی تشعشع، شامل منبعی است که انرژی الکترومغناطیسی ساطع می کند. بخشی از انرژی تابش شده، در برخورد با بدن منعکس می گردد، بخش دیگر جذب شده و به سیستم بیولوژیکی منتقل می گردد که مرتبط با سطح داخلی بدن می باشد. نسبت بین بخش های منعکس شده و جذب شده بستگی به تنوع پارامترهای فرکانس، سایز بدن، نوع لباس، شرایط پوست و... دارد . برای تشریح پدیده های مشاهده شده می بایست از قوانین فیزیکی تئوری میدانهای الکترومغناطیس و تاثیرات آنها مانند انعکاس، انکسار، پراکنش، تداخل، اپتیک و کوانتوم استفاده گردد. این امر برای تمام طیف تشعشعات الکترومغناطیس صادق است، اگرچه در این مقاله تنها به بحث امواج رادیویی و مایکروویو پرداخته شده است.

سایر مکانیسم های موجود:

مکانیسم بیوالکتریسیته در بدن موجودات زنده بسیار مهم است. این مکانیسم بطور جدی مورد توجه قرارمی گیرد، زیرا بسیاری از اجزا نسبت به الکتریسیته حساس هستند مانند سلولها، غشاهای سلولی، سلولهای عصبی، رشته های عصبی، آنهایی که غلاف دارند و یا آنهایی که در ماده چرب میلین قرار ندارند و غیره. همچنین بدن مجهز به ردیف های عظیمی از گیرنده هاست که پتانسیل الکتریکی ایجاد می کنند و بوسیله آنهاست که ایمپالس های عصبی در سیستم های زنده انتشار می یابد.

تنوع موضوعات سبب جلب توجه می شود: جذب توان در بدن موجودات زنده، برهمکنش با سیستم عصبی و تاثیرات تغییر میدانهای با فرکانس بشدت پایین (ELF) بر روی کانالهای غشای سلولی و عوارض مولکولی از جمله این موضوعات هستند. مطالعات اپیدمیولوژیکی نیز در این موارد انجام شده است. شواهدی در دست است که نشان می دهد RF/MW مستقیماً بر سیستم های بدن موجودات زنده تاثیر می گذارد که از طریق آزمایشات جذبی     in vivo نشان داده شده است. این شواهد بوسیله آزمایشات in vitro نیز بدست آمده است که بروز تاثیرات در فرکانسها و شدتهای مختلف در نقاط پایانی سلولها، شامل پیوند کلسیم، تکثیر، ارتباط بین لیگاند گیرنده میانجی و تغییرات در کانالهای غشایی را نشان می دهد. اگرچه ابهاماتی در مورد تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم حرارتی همانند احتمال برهمکنش مستقیم غیرحرارتی وجود دارد. تحقیقات اروپایی در مورد بیو مایکروویو در سال 1993  بازبینی شده اند، یعنی در همان زمانی که جزئیات بحث در مورد درمان پزشکی بوسیله مایکروویو مطرح شد.

مرور کلی

اثرات بیولوژیکی بستگی به میدان الکترومغناطیس داخلی بدن دارد که این میدان در بافتها موجود است. این مسئله به تعریف نرخ جذب ویژه (SAR) منتهی می گردد که در واحد وات بر کیلوگرم (W/Kg) بیان می شود. SAR بصورت توان جذب شده در توده جذبی اندازه گیری می گردد. اندازه توده مورد نظر تعیین می گردد و SAR برمبنای میانگین یک محل تعریف می شود. اثرات حرارتی بستگی به توزیع فضایی SAR دارد. مقدار SAR بر روی جذب بصورت زیر اثر می گذارد:

§   W/Kg1 ، سبب افزایش °C1 در بدن انسان می شود که یک تنظیم حرارتی به حساب می آید.

§  در میمونها برای  W/Kg 6/2 در GHz 45/2  آسیب به قرنیه مشاهده شده است.

§  آسیب به شبکیه در میمونها برای  W/Kg 4 SAR در رنج GHz 45/2- 25/1 با میدان پالسی مشاهده شد.

§  SAR بالاتر از W/Kg15 با افزایش دمای بیش از °C5 سبب نقص عضو می گردد.

اینها اثرات گرمایی هستند که با انتقال انرژی تشعشعی به ماده بوجود می آیند، با فرکانس به آهستگی تغییر  می کنند، با افت عایق بشدت نفوذ می کنند و این افت با شدت تشعشعات متناسب است.

مواجهه پالسی یک تاثیر قابل تشخیص در سطوح توان بوجود می آورد که کوچکتر از امواج پیوسته(CW)  می باشد: مقایسه CW و تشعشعات پالسی نشان می دهد که در میانگین چگالی توان تابشی یکسان، تشعشعات پالسی بیشتر از تشعشعات CW تاثیرات بیولوژیکی ایجاد می کنند.

تاثیرات RF/MW بر روی سیستم عصبی موضوع بحث بزرگی گشته است. تعداد نتایج آزمایشگاهی در این مورد افزایش معنی داری را در سالهای اخیر نشان می دهد، اگرچه تنوع وضعیتهای آزمایشگاهی و انواع مواجهه بسیار وسیع است و همین امر ترسیم نتایج کمی را بسیار دشوار می سازد.

سئوالاتی در مورد سندرم مایکروویو در سطوح مواجهه کم، در چند دهه گذشته در اروپای شرقی بسیار مطرح بود. این سندرم شامل علائمی نظیر سردرد، تعریق، ناپایداری عاطفی، تحریک پذیری، خستگی، خواب آلودگی، مشکلات جنسی، کاهش حافظه، عدم تمرکز و تصمیم گیری، بی خوابی، گرایش به افسرده انگاشتن خویش و... بود. بدلیل عدم وجود گروه کنترل و کمبود اطلاعات قابل اطمینان دزیمتری، ارزیابی در این مورد بسیار مشکل است.

در جریان یونها از بین غشاهای سلولی، تمایل زیادی به برانگیخته شدن بوجود می آید. یونها از کانالهای دروازه ای ولتاژی مخصوص، برای عبور از غشا استفاده می کنند. کانالهایی که در حالت معمول بسته هستند، در واکنش به پتانسیل عمل، باز می شوند. در زمان استراحت پتانسیل غشا mv 90- است و ممکن است به mv 40+ هم برسد، در این حالت ضخامت غشا nm 10 است. از این به بعد، غشا در معرض میدان الکتریکی بسیار بالا در حدود 10-1 میلیون v/m قرار می گیرد. شبیه سازی کامپیوتری بر روی یک سلول نشان داد که:

(1)                     تاثیر معنی داری از سیگنالهای GSM و DECT وجود دارد،

(2)                     سیگنالهای پالسی مؤثرتر از امواج پیوسته هستند،

(3)                    سیگنال در اجزا با فرکانس پایین، موجب می شود که کانالهای کلسیم با احتمالی حدود %60 بازشوند .

این مدل کامپیوتری که برای یک سلول طراحی شده، بمنظور تعمیم نتایج به کل بدن کافی نمی باشد. در سطوح مولکولی، شواهد آزمایشات invitro افزایشی را در انحرافات کروموزومی در خون انسان در هنگام مواجهه با mv/cm2 5/0  تشعشعات RF/MW و بیشتر نشان می دهد.

شواهدی وجود دارد که نشان می دهد، پرتوهای مایکروویو می توانند بر روی رفتار گوش، چشم و قلب تاثیر بگذارند. در فاصله 10 سانتیمتر از یک دستگاه تنظیم ضربان قلب، تداخلات الکترومغناطیسی تاثیرگذار، مشاهده شده است.

تاثیر فرکانس و دامنه RF/MW در ژنتیک، ایمنی، خون شناسی و سیستم عصبی، همراه با تاثیرات بر روی تکثیرپذیری، از رنج امواج با فرکانس های بسیار کم تا امواج میلیمتری مشاهده شده است. این پدیده اثری است که برای نمونه ممکن است در سطوح مواجهه بالا یا پایین مشاهده گردد ولی در دامنه میانی قابل مشاهده نیست. در چگالی توان بالا و دامنه میلیمتری، تاثیرات این رنج بر روی سنتز پروتئین بوسیله سلولهای پستانداران بالای رنج  48 38 و 75 65 گیگاهرتز مشاهده شده است. یکی از شناخته شده ترین این تاثیرات، تاثیر بر شنوایی بوسیله انبساط ترموالاستیک است.

تاثیر بر روی سد خونی – مغزی 

سد خونی - مغزی(BBB) یک مجموعه فیزیولوژیکی / آناتومیکی مرتبط با سیستم عروق مغزی است. BBB یک سیستم دفاع طبیعی است که از محیط فیزیکوشیمیایی مغز که برای حیات بسیار ضروری است در یک محدوده قابل اطمینان، نگهداری می کند. عملکرد آن شبیه فیلترهای مختلفی است که عبور انتخابی مواد بیولوژیکی را از خون به مغز حمایت می کنند. برای نمونه آمینواسیدها، بی حس کننده ها و گلوکز امکان دستیابی به سلولهای مغزی را دارند در حالیکه، کربوهیدراتها، پروتئینها و اکثر میکروارگانیسمها و آنتی بیوتیکها از بافت مغزی بوسیله BBB به بیرون رانده می شوند. باز شدن ناخواسته BBB ممکن است سبب شود تا سیستم عصبی مرکزی، مورد تهاجم میکروارگانیسم های خارجی قرار گیرد. این امر ممکن است منجر به ادم مغزی، افزایش فشار داخل    جمجمه ای و در بدترین حالت صدمات برگشت ناپذیر مغزی شود.

این تراوایی انتخابی معایبی نیز دارد، مثلاً عناصر و داروهایی که برای درمان بیماریها در سایر قسمتهای بدن مؤثر می باشند، ممکن است قادر به دستیابی به مغز برای مبارزه با عفونتها نباشند. پیشنهاد می شود از قابلیت باز شدن انتخابی BBB با استفاده از گرمایش ناحیه ای بوسیله مایکروویو برای تسهیل شیمی درمانی تومورهای مغزی و توزیع داروهای ضد سرطانی در بدن مانند متوترکسیت استفاده نمود. این ماده دارویی است که اغلب برای شیمی درمانی با دز بالا بوسیله تراوایی BBB استفاده می شود، اگرچه جزو موادی است که کمتر بطور کلینیکی مورد استفاده قرار می گیرد.

یک مجموعه از تحقیقاتی که بر روی تغییرات تراوایی BBB ، در سطح بسیار پایین از مواجهه با MW انجام شد، توجهات زیادی را به خود جلب نمود. در حدود30 تحقیق در مورد تاثیرات تشعشعات MW در سال 2002 انجام شد، که نیمی از آنها افزایش تراوایی را در حیوانات آزمایشگاهی گزارش کردند و نیمی دیگر عقیده داشتند که تراوایی آنچه در SAR پایین اتفاق می افتد، افزایش پیدا نمی کند. تحقیقات ابتدایی، تغییرات را در SAR بالا نشان دادند، اگرچه در اغلب گزارشات اخیر از نشت آلبومین استفاده شد، ولی مواجهه با مایکروویو می تواند تراوایی BBB را در سطح SAR پایینتری از حداکثر آسانگیرانه برای تلفن های همراه تغییر بدهد، برای نمونه W/Kg 6/1 شامل سطوح بشدت پایین W/Kg 016/0 است. بنابراین نکته منطقی این تحقیقات این است که، بنابر نتایج گزارش شده از مواجهه مغز انسانها با تشعشعات MW تلفن های همراه، آلبومین و سایر مولکولهای سمی ممکن است نشت کرده و در اطراف سلولهای مغزی تجمع پیدا کنند  .

تاثیرات غیرحرارتی، هم حرارتی و کم حرارتی

امکان وجود تاثیرات غیر حرارتی، به موضوع بحث آفرینی تبدیل گشته است. این بحثها تنها جنبه علمی ندارند، بلکه بیشتر سیاسی و اجتماعی هستند. این عقیده که امکان دارد اثرات غیرحرارتی توسط RF/MW ایجاد شود، دلالت بر تاثیراتی دارد که در سطوح بسیار کم مواجهه ایجاد می شود. قبول یا رد تاثیرات غیرحرارتی نه یک موضوع جدید و نه یک موضوع قدیمی است. در سال 1971، Michelson و Dodge دیدگاههای کشورهای غربی و شوروی سابق را در مورد، تاثیرات بیولوژیکی مایکروویو مقایسه نمودند و استدلال کردند که: « اهمیت تفاوت بین دیدگاههای شوروی سابق و کشورهای غربی، هنگامی آشکار می شود که به ملاحظات عملی حداکثر مواجهه مجاز(MPE) بر مبنای قبول یا رد تاثیرات حرارتی مایکروویو، بصورت یک مسئله مهم بیولوژیکی پی برده شود» .

این نکته بسیار مهم است که یادآوری شود، دما یک پارامتر الکترومغناطیسی نمی باشد. SAR با افت جذب متناسب است و سبب بالا رفتن دما می شود: اگر جذبی وجود داشته باشد، افزایش دمایی نیز وجود دارد.

 از نقطه نظر پدیده شناسی، تئوری الکترومغناطیسی نمی تواند دمای ثابتی را تحمیل کند، به همین دلیل امکان وجود تاثیرات غیر جذبی را نمی توان بررسی نمود. هنگامیکه تنها از پدیده الکترومغناطیس استفاده می شود، تنها تاثیرات حرارتی قابل ارزیابی است و سایر ملاحظات باید صریحاً به حساب آورده شوند، مثلاً دما که یک پارامتر است. البته این امر منتهی به بحث ترمودینامیک با چهار پارامتر آن می شود: حجم، فشار، دما و آنتروپی.          ترمودینامیک قادر است تاثیرات را در دمای ثابت بررسی کند. به بیان دیگر، در بررسی اثرات هم حرارتی از الکترومغناطیس و ترمودینامیک باید مشترکاً با هم استفاده شود و انرژی و آنتروپی در ترکیب می بایست مورد ارزیابی قرار گیرد. البته این موارد، مطالعه را کاملاً پیچیده خواهد ساخت.  

البته چنین پدیده ای در الکترونیک، شناخته شده است. یک مثال عملی در این زمینه لومینانس است که عبارت است از تبدیل حرارت به تشعشعات نورانی. گرما از انرژی حرارتی شبکه کریستالی با بازده انرژی که می تواند بیشتر از واحد باشد، می آید. در نتیجه شبکه خنک خواهد شدکه به آن خنک شوندگی نوری گویند. این موضوع را می توان بوسیله تشبیه به یک موتور گرمایی که کار مکانیکی را به گرما تبدیل می کند، شرح داد. یعنی تبدیل انرژی بیشتر به انرژی کمتر تا جاییکه حد بازده آن بیشتر از دیگری شود. متشابهاً، بررسی برهمکنش بین آب و هوا، و همچنین بین بافتهای بدن انسان و هوا آنچه را که به آن پدیده Saratov گویند، نشان داده است : در سطوح مواجهه با امواج میلیمتری به پایینی     µw/cm21 ، یک پاسخ برهمکنشی در 4/0  و 1 گیگاهرتز ، برای مواجهه در سه رنج فرکانس 50 ، 60 و 100 گیگاهرتز به ترتیب، گزارش شده است. این پدیده را نمی توان تنها با تئوری الکترومغناطیسی امواج ، توضیح داد.

از طرف دیگر، امکان وجود تاثیرات هم حرارتی، مانع از وجود تاثیرات غیرحرارتی نمی شود، که اگر بخواهیم بطور صحیح آنها را بنامیم، باید به آنها تاثیرات کم حرارتی گوییم.

سئوالی پیش می آید که، آیا امکان دارد تشعشعات الکترومغناطیسی بشدت ضعیف، تاثیرات بیولوژیکی زیادی را ایجاد کنند؟ جواب این سئوال برمی گردد به امکان عملکرد برانگیختگی مایکروویو. تاثیرات کم حرارتی، تنها در رنج فرکانسی خاصی روی می دهند، اشباع در چگالی نسبتاً پایین اتفاق می افتدو شاید بوسیله تاثیرات حرارتی، تحت شعاع قرار گیرد. چنین تئوریهایی مبنای استدلال قرار گرفته اند .یک نمونه شناخته شده، سیستم بینایی انسان است، که در شدتهای کم سعی در کسب انرژی بیشتر از 106 برای کوانتوم نور جهت برانگیختگی ایمپالسهای عصبی دارد و این انرژی توسط سیستم بیولوژیکی تامین می گردد. برای نمونه نوسانات شعاعی غشاهای سلولی، یک پدیده اساسی به حساب می آید که منجر به تشدید فرکانس هایی در حدود GHz 50 می شود. نتایج آزمایشگاهی، این تئوری بنیادی را در ناحیه امواج میلیمتری،بین 150-40 گیگاهرتز حمایت می کند . اگرچه این نتایج قطعی نیست و بحث های زیادی در این زمینه وجود دارد.

نتایج ارزشمندی وجود دارد که، تاثیرات بیولوژیکی بر روی سیستم و یا اجزاء زنده، در سطوح مواجهه با توان پایین تا µw/cm21/0 یا به عبارت دیگر w/m 6/0 مشاهده شده است. در این زمینه دو اظهارنظر وجود دارد:

1.  تاثیرات مضر مشاهده نشده است.

2. اندازه گیری صحیح مقادیر پایین این میدانها، بدون تجهیزات گرانقیمت، بسیار مشکل است.

اپیدمیولوژی

تشخیص ارتباط بین سرطان و مواجهه محیطی از هر نوع، بدلیل عدم وجود یک علت منفرد برای سرطان و تنوع سایر دلایل مربوط، بشدت مشکل است. حتی اگر ارتباطی بین گوشیهای تلفن همراه و سرطان وجود نداشته باشد، هرساله هزاران مصرف کننده، دچار سرطان مغز می شوند، که این ارقام در مورد صدها تن از میلیونها استفاده کننده تلفن همراه در سراسر جهان، گزارش شده است. این اتفاق نظر وجود دارد که RF/MW همانند مکانیسم تاثیرات تشعشعات یونیزان، شروع کننده سرطانزایی، بوسیله وارد آوردن صدمات مستقیم به ژنوم نیستند. بنابراین امکان اینکه RF/MW بتواند به گسترش نغییرات نئوپلاسمی کمک کند و یا عملکرد غیرمستقیم در سرطان داشته باشد، وجود دارد. مطالعات اپیدمیولوژیکی در کشمکش با شواهد هستندو هیچ معنای آماری از آنها منتج نشده است(معنادارنیستند).

تحقیقات in vitro بر روی تاثیرات ژنتیکی، منجر به نتایج مثبتی در این زمینه شده است که از نظر آماری افزایش معناداری را در دگرگونی DNA در مایس و رت نشان می دهد.

در چهار مطالعه اپیدمیولوژیکی که بر روی جمعیت های انسانی در مواجهه باخطوط انتقال قدرت رادیو و تلویزیون (TV/FM) ، انجام شد، در دو مورد شواهدی مبنی بر افزایش لوکمی به ترتیب در کودکان و بالغین، مشاهده گردید. مواجهه در سطح کمی از µw/cm2، یا به عبارت دیگر، میدان الکتریکی در حدود v/m 3 بود.

حفاظت

از این مطالعه کوتاه، می توان درک کرد که تصویر روشن و صریحی در این مورد وجود ندارد، خصوصاً در مورد رهنمود و دستورالعملی برای محدود کردن مواجهه با میدانهای الکترومغناطیسی و تامین محافظت در مقابل تاثیرات مضر بر سلامتی که ممکن است وجود داشته باشد و یا نداشته باشد.  اجازه دهید تا در این مورد سازمان یافته عمل کنیم:

1. در محیط اجتماعی که شامل اکثریت مردم می شود: الف) میل به داشتن تلفن همراه ؛ ب) تمایل به دور بودن از آنتن ها و دکل های تلفن همراه ؛ ج) نگرانی در مورد مواجهه با تشعشعات تلفن همراه ؛ د) تقریباً هیچکس در رابطه با فرستنده های رادیویی و تلویزیونی نگرانی ندارد؛ درصورتیکه تمام فرکانس های خانواده مایکروویو، تاثیرات بیولوژیکی یکسانی ایجاد می کنند.

2. در حال حاضر توصیه شده که دو نوع از محدودیت ها مورد توجه قرار گیرد:

§        محدودیتهای اصلی، که همواره باید رعایت شوند.

§  سطوح مرجع، که تا زمانیکه از محدودیتهای اصلی تجاوز نشده است، می توان از سطح آنها فراتر رفت. دلیل آن ساده است. محدودیتهای اصلی بصورت کمیتهای درونی بدن، بیان شده و اندازه گیری نمی شوند، مانند SAR . از طرف دیگر، سطوح مرجع بصورت کمیتهای قابل اندازه گیری، در غیاب وجود انسان بیان می شوند، مانند میدانهای الکتریکی. تئوریها و تخمین هایی، این دو مجموعه کمیتها را به هم مرتبط  می سازند.

3. تنها یکی از تاثیرات بیولوژیکی مایکروویو، به خوبی شناخته شده است که آن ایجاد گرما می باشد. توصیه های کنونی تنها برمبنای شواهد علمی بیان شده اند و فرآیندهای گرمایی را محدود می سازند. برای مثال کمیته علمی تعیین دستور جلسه کمیسیون اروپایی،که در ماه جون 1998 تشکیل شد، درباره مواجهه غیرحرارتی با میدانهای الکترومغناطیس، بیان شد که: « در متون علمی موجود، شواهد کافی برای استنتاج اینکه تاثیرات بلند مدت در نتیجه مواجهه با این میدانها رخ می دهد، وجود ندارد».  از این قضیه چنین نتیجه گیری می شود که: « هرگونه توصیه ای درباره حدود مواجهه مربوط به تاثیرات غیرحرارتی بلندمدت، که در این مرحله موجود است، نمی تواند پایه علمی محکمی داشته باشد» .

4. تاکنون در اروپا، تدابیر مناسبی برای اجتناب از توصیه هایی که برمبنای استدلال علمی نیستند، اتخاذ شده است. این یک انتخاب است. عقیده ما براین است که، استدلالهای غیر علمی نیز به حساب آورده شوند. مشاهداتی که در یک پژوهش بوسیله پزشکی اخیراً در زمینه بهداشت عمومی در فرایبورگ آلمان انجام شده، مثال خوبی در این مورد است .

5. توصیه ها برمبنای یک منبع واحد می باشد. این مسئله در ابتدا توسط سازمان بهداشت جهانی (WHO)، درسال 1993 بیان شد. امروزه، براساس مدارک اثبات شده که توسط کمیسیون بین المللی حفاظت دربرابر تشعشعات غیریونیزان (ICNIRP) ، درسال 1998، بصورت دستورالعملی داده شده است، مواجهه با میدانهای الکترومغناطیس بالاتر از GHz 300، محدود شده است . این موضوع سبب گشت تا انجمن اروپایی، در هنگام تدوین توصیه هایی برای حفاظت جامعه از مواجهه با میدانهای الکترومغناطیسی، محدوده GHz  300-0را درنظر بگیرند.

6. قبول احتمال تاثیرات هم حرارتی و کم حرارتی، پیامد بزرگی را دربرخواهد داشت: این مسئله یک فاکتور اضافی را درحدود 100، برای سطح توان، در توصیه های انجام شده تحمیل می کند، که عواقب مالی و صنعتی را درپی خواهد داشت.

7. تناقضاتی در متون اصلی وجود دارد. در دستورالعملی که WHO در سال 1993منتشرکرد، در صفحه 21 آمده است که: « در محیط هایی با درجه حرارت معمولی، میانگین دمای بدن افراد بالغ سالم، برای SAR معادل با W/Kg 4-1، به مدت 30 دقیقه، کمتر از °C1، افزایش پیدا می کند» . و در صفحه 23 گفته شده است که:      « یک ضریب ایمنی معادل 10، بمنظور مجاز شمردن تاثیرات نامساعد حرارتی، محیطی و مواجهه بلند مدت و سایر متغیرها معرفی شده است تا بتوان آنها را به حد اصلی W/Kg 4/0، رساند» .  یادآوری این نکته ضروری است که در متون اصلی، تاثیرات از 1 به 4 W/Kgایجاد می شوند و محاسبه محافظت از 4 به 1 W/Kg انجام می شود. شروع کردن از  W/Kg 1 موجب می شود که ضریب ایمنی تنها معادل 5/2 ایجاد شود، که بسیار کم است. در همان صفحه 23 و در پایینتر، آمده است که: « یک ضریب ایمنی اضافی برای عموم جامعه باید معرفی شود که شامل مواجهه افراد با حساسیتهای متفاوت نسبت به RF باشد» . یک حد پایه ای معادل با  W/Kg 08/0، مطابقت دارد با ضریب ایمنی اضافی   حدود 5، که این ضریب برای عموم مردم در سطح وسیعی پیشنهاد می گردد. این فاکتور اضافی سبب    می شود تا، فاکتور ایمنی کلی در صورتیکه از  W/Kg4، شروع کنیم، 50 و درصورتیکه از W/Kg 1، شروع کنیم، تنها 5/12 شود. اغلب دستورالعملها فاکتور ایمنی 50 را درنظر می گیرند، که برمبنای  W/Kg 4، است. همین تناقضات در دستورالعمل  ICNIRP ، سال 1998 به ترتیب در صفحات 505، 507 و 509 وجود دارد  .

8. ضریب ایمنی برای کارگران، درمورد تاثیرات شناخته شده افزایش دمای بدن، کمتر از °C1 به مدت 30 دقیقه برای افراد بالغ سالم، 10و 5/2 می باشد، درصورتیکه به ترتیب از 4 و 1 W/Kg شروع کنیم. همان ضریب ایمنی برای عموم جامعه 50 و 5/12 است. ضریب ایمنی درموارد زیر محاسبه می گردد:

§        افزایش دما خیلی کمتر از °C1 باشد.

§        مواجهه 24 ساعت در روز بوده و کمتر از 30 دقیقه نباشد.

§        تمام افراد بالغ، سالم نباشند.

§        جامعه تا اندازه ای از افراد غیر بالغ (کودکان)، تشکیل شده باشد.

§        تمام کودکان سالم نباشند.

§        تاثیرات نامساعد حرارتی، محیطی و مواجهه بلندمدت وجود داشته باشد.

آیا مقادیر ضرایب ایمنی، به اندازه کافی بالا هستند؟ این سئوالی است که ذهن اپیدمیولوژیستهای بهداشتی را به خود مشغول ساخته است.

9. برخی مطالعات انجام شده بر روی BBB، افزایشی را در تراوایی برای سرم آلبومین در SAR معادل با W/Kg 016/0 نشان داده است، به عبارت دیگر 5 بار کمتر از مقدار حد W/Kg 08/0 که WHO و ICNIRP برای عموم جامعه قرار داده اند.

10.    اجازه دهید تا برخی از سطوح مرجع را در یک فرکانس خاص مقایسه کنیم. مقداری را برای 900 مگاهرتز، برای جامعه عمومی درنظر می گیریم و با واحد v/m، بیان می کنیم. زیرا این رقمی است که اغلب برای گوشیهای تلفن همراه اعلام می شود. باید یادآور شویم که، سطح توان مشابه برای کارگران 5 بار بالاتر است که در میدانهای الکتریکی 24/2 بار بالاتر می شود، زیرا میدانهای الکتریکی به نسبت مربع ریشه توان، تغییر می کنند. به موارد زیر توجه کنید:

§   WHO ، ICNIRP و اتحادیه اروپا توصیه کرده اند که از حد v/m  2/41 تجاوز نشود.

§  چند کشور اروپایی، مقادیر پایینتری را پیشنهاد کرده اند. مانند بلژیک (v/m 6/20)، ایتالیا (v/m 20 و v/m 6 برای 4 ساعت مواجهه و بیشتر)،            لوکزامبورگ (v/m 3) و سوئیس (v/m 6-4).

§  در فوریه 2003، انجمن شهر پاریس توافقنامه ای را امضاء کردند که در آن اپراتورها نباید از مقداری بین v/m 2-1 تجاوز کنند. که این مقدار به نسبت خروجی فرستنده به ترتیب در 900 و 1800 مگاهرتز بستگی دارد.

§  تاثیرات بر روی تراوایی BBB، در w/kg 016/0 یا به عبارت دیگر، v/m 18 مشاهده شده است.

§  احتمال تاثیرات هم حرارتی یا کم حرارتی، مستلزم درنظرگرفتن یک ضریب اضافی توان، در حدود 100 می باشد که معادل v/m 4 می شود.

§  دو مطالعه اپیدمیولوژیکی که بر روی مواجهه با امواج TV/FM انجام شده است، شواهد دوگانه ای را در افزایش لوکمی در افرادیکه در مواجهه با v/m 4-2 بوده اند، نشان می دهد.

§  شورای عالی بهداشت بلژیک، ضریب ایمنی اضافی را درحدود 200-100 پیشنهاد کرده که معادل  v/m 4-3 می شود.  

§        و در نهایت پیشنهاد ما این است که مواجهه از v/m 3، بیشتر نشود.

نتیجه گیری

وضعیت بغرنج است، زیرا تعدادی از مدارک موجود و نه همه آنها، ما را به سوی یک نتیجه گیری کلی هدایت می کندکه: سطوح توصیه ای کاملاً متنوعی وجود دارد.

 همچنین در تدوین کردن توصیه ها، تناقضاتی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. یکی دیگر از تناقضات و ابهاماتی که باید از آن اجتناب شود، این است که توصیه های موجود، تاثیرات مواجهه بلند مدت را مورد توجه قرار نداده اند، که البته بدلیل کمبود شواهد و مدارک علمی اثبات شده، می باشد. البته توصیه شده که کارفرما باید توجه زیادی به ایمنی و بهداشت کارگرانی که در مواجهه با ریسکهای خاص هستند، داشته باشد.

همچنین مشکل اساسی در اعتماد به پزشک طب کار یا متخصص بهداشت حرفه ای وجود دارد که تعیین کند، آیا آسیب به سلامتی در نتیجه مواجهه با میدانهای الکترومغناطیس است یا خیر.

منبع

TUTB NEWS LETTER .  JUNE 2003 . NO 21
نظرات 2 + ارسال نظر
دنیز جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:43

عالی

علی جمعه 11 دی‌ماه سال 1394 ساعت 19:33

سلام اگه ممکنه مشخصات مقاله اصلی رو میخواستم تا اگه اشکالی نداره تو پایان نامه ازش استفاده کنم - ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد