وقتی
پس از مدتها پرس و جو و این در و آن در زدن بالاخره توانست با سفارش دوست و
آشنا شغلی پیدا کند، فکر نمیکرد کار به اینجاها بکشد. فقط از این که راهی
برای گذران زندگی پیدا کرده خوشحال بود. بیکاری یکی از موانع بزرگ در راه
تعیین تکلیف زندگیش بود و حالا این مانع از سر راه برداشته شده و همین برای
حل بسیاری از مشکلات او کافی بود. امروز چند سالی از شروع کارش میگذرد. بشدت احساس
کسالت و خستگی میکند. هر روز صبح فکر میکند کندن کوههای صخرهای، برایش
آسانتر و جذابتر از رفتن به محیط کار است. به سختی و با بیحوصلگی از خانه
خارج میشود، مدتهاست نشاط از وجودش رخت بربسته، اما با وجود همسر و ۲ فرزندش راه به جایی نمیبرد.
او مجبور است با این شغل بسازد و شاکر باشد از این که حداقل بیکار نیست و
راهی برای تامین معیشت خانواده دارد. این روزها داستان انتخاب شغل هم مانند ادامه تحصیل
شده است. بسیاری از جوانان مجبورند بدون انگیزه و علاقه و صرفا برای رهایی
از بیکاری به شغلی روآورند که شاید هیچ تناسبی با روحیات و علایق آنها
ندارد. اما پیدا کردن شغل یک مساله است و سازگاری با آن موضوعی دیگر. گاهی
این آغاز مشکلات و درگیریهاست.
● مخروط وارونه وارونه بیایید از ابتدای کار شروع کنیم. شما جوانی هستید
که احیانا و برحسب اتفاق توانستهاید در رشته مورد علاقه خود ادامه تحصیل
دهید. اکنون سربازی را نیز پشت سر گذاشته و مانند بسیاری از همقطاران خود
جویای کار هستید. جوانی
شاداب و پرانرژی و سرشار از شوق و شور خدمت به میهن و ملت. بدتان نمیآید
خودتان کاری دست و پا کنید، اما برای شروع هر کاری سرمایهای لازم است که
شما از آن بیبهرهاید، فکر وام اشتغالزایی و این شعارها را هم از ذهن خود
پاک میکنید، تنها نتیجهای که عاید برخی از دوستان شما که از این وامها
استفاده کردهاند شده، قسطهایی است که بدون هیچ پشتوانهای باید بازپرداخت
شوند. بنابراین، ابتدا به ادارات، سازمانها و شرکتهای مرتبط به رشته
تحصیلی خود سر میزنید. امیدوارید با توجه به مدارک عالی که دارید، بتوانید
کاری مناسب دست و پا کنید. هفتهها و ماههای اول به نتیجه نمیرسید. به
سراغ روزنامهها میروید، اما از تنور روزنامهها و نیازمندیهایشان هم نانی
گرم نمیشود، بهرغم میل باطنی، دست به دامان دوست و آشنا میشوید، حالا
دیگر کمی معیارهای خود را تعدیل کردهاید، از شغل ایدهآل خود دست میکشید و
به موارد مشابه هم رضایت میدهید؛ اما باز هم خبری نیست. ابر ناامیدی کمکم
بر سر شما سایه میگستراند. با این شرایط، چه باید کرد؟ کمکم مدرک و رشته
تحصیلی را کنار میگذارید؛ دیگر به هر شغلی که در دسترس باشد و امکان آن را
داشته باشید رضایت میدهید. حالا دیگر استعداد و علاقه در مرحله آخر قرار میگیرد.
این همان چیزی است که دکتر حسین باهر، محقق و مشاور خانواده از آن با عنوان
مخروط وارونه یاد میکند و میگوید: ما در ایران برای شغل هم مانند رشته
تحصیلی امکان انتخاب نداریم و بنابراین هر کس به هر شغلی که در دسترس و ممکن
باشد رو میکند. حتی اگر فردی بین دو شغل مخیر باشد بازهم بیش از استعداد و
علاقه به شرایط مالی توجه میکند. به عبارت سادهتر، ما مخروط انتخاب شغل را
سر و ته باز میکنیم. به طور طبیعی برای انتخاب شغل باید ابتدا به علایق
خود توجه کنید و به دنبال شغلی بروید که دوست دارید. پس از آن، شایستگیهای
خود را بسنجید و شغل مورد نظر را با استعداد خود تطبیق دهید. در مرحله بعد،
لازم است شغل انتخابی بتواند هزینههای فعلی و آینده شما و افراد تحت
تکفلتان را تامین کند و از همه مهمتر، بتواند در شما نوعی احساس رضایت به
وجود آورد. لذا به اعتقاد عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، از نظر علم
مدیریت ما باید ۱۸۰درجه
تغییر جهت دهیم، یعنی مهندسی معکوس.
● مهندسی معکوس هر انسانی با استعدادهای خاص خود آفریده شده است
که باید این استعدادها شناسایی شود و رشد یابد. جالب است بدانید انسانها
دارای استعدادهای کاملا متفاوتی هستند و بنابراین مقایسه میان آنها کار
بسیار مشکلی است، مگر این که آنها را دستهبندی و گروه گروه کنیم. دکتر باهر
انسانها را از نظر استعدادی به ۴ دسته تقسیم میکند: کسانی که استعداد جسمانی برتری
دارند، گروهی که از نظر استعدادهای روحانی برترند، دستهای با استعدادهای
نفسانی وعدهای با استعدادهای عرفانی برتر؛ و لذا از این دیدگاه بعضیها
نیروی کارگری هستند، عدهای کارمندی، گروهی کارشناس و شماری کارآفرین. این
انسانها باید مطابق استعدادهای خود رشد کنند و پس از تعلیم و تربیت، مدیریت
منابع انسانی درخصوص آنان اعمال شود. اولین قدم در این راه این است که ببینیم هر
سازمانی با چه هدفی تشکیل میشود و این هدف چگونه ریز میشود و در هر شغلی
دستورالعملهای شغلی چیست که فرد باید انجام دهد. نهایتا به تطبیق شغل و
شاغل میرسیم که داوطلبان مختلفی را که گزینش کردیم، به کارهای تعریف شده
بگماریم. به این نوع شیوه کار استخدام براساس ضابطه میگوییم. دکتر باهر در
این زمینه به ماجرای حضرت یوسفع اشاره میکند و میگوید: فرعون پس از برائت
حضرت یوسف از او خواست شغلی را انتخاب کند. حضرت یوسف پاسخ داد: مرا خزانهدار
ملک خود قرار ده، به این دلیل که هم خوب میدانم و هم خوب میتوانم. این دو
واژه بسیار مهم است که بخصوص باید در مشاغل مدیریتی مورد توجه قرار گیرد و
کسی انتخاب شود که از همه بهتر میداند و از همه بهتر میتواند کار را انجام
دهد. در اینجاست که شایستهسالاری و شایستهمحوری مطرح میشود.
یک مدیر موفق پس از انتخاب صحیح و شایسته کارکنان
سعی میکند محیط کار را برای آنان دلانگیز کند تا شاغل با نشاط هر چه بیشتر
کار خود را انجام دهد یک مدیر موفق پس از انتخاب صحیح و شایسته کارکنان
سعی میکند محیط کار را برای آنان دلانگیز کند تا شاغل با نشاط هر چه بیشتر
کار خود را انجام دهد. به این ترتیب خواهد توانست به بهرهوری دوگانهای دست
یابد، به این معنی که هم سازمان میتواند نتیجه بهتری از کار کارمندان خود
بگیرد و هم کارمندان از کاری که انجام میدهند احساس رضایت میکنند.
این روزها چنین گزینشی بیشتر به یک رویا میماند.
ماجرای استخدام البته اگر استخدامی به صورت رسمی وجود داشته باشد بیشتر بر
مبنای رابطه خواهد بود تا ضابطه. به همین دلیل است که شما در ماجرای کاریابی
خود مجبورید به سراغ دوست و آشنا بروید. در این نوع گزینش، تنها معیار مهم
این است که یک فرد به اصطلاح خودی و مطیع در گروه قرار گیرد. اگرچه گاه ممکن
است بعضی ضروریات ایجاب کند برای کوتاهمدت از این ضابطه استفاده شود؛ اما مطمئنا
در صورتی که فرد موردنظر دارای شایستگیهای لازم نباشد، در بلندمدت شاید
آسیبهای جبرانناپذیری را به دستگاه موردنظر تحمیل کند. دکتر باهر در زمینه
ضوابط گزینش میگوید: خوشبختانه ما در ایران برای گزینشهای خود هم ضوابط
قانونی، شرعی و عرفی داریم و هم ضابطهشناس، ولی به دلیل برخی خودخواهیها،
تنگنظریها و مصلحتاندیشیهای غیرخردمندانه گهگاه انسانهایی را در سطوح
بالا میگذاریم و بعد مجبور میشویم ظرف مدت کوتاهی آنها را جابهجا کنیم.
● یا علی از تو مدد شما جوان جویای کار که سرانجام مجبور شدید بدون
توجه به استعداد و شایستگیها و نیز علایق خود با توسل به دوستان و آشنایان
کاری برای خود دست و پا کنید، فکر میکنید تا چه اندازه میتوانید کار خود
را بخوبی انجام دهید و چقدر از شغل خود احساس رضایت خواهید داشت؟ دکتر باهر
نتیجه چنین گزینشی را از یکسو کاهش بهرهوری برای سازمان و از سوی دیگر
درگیری با مدیر و کارکنان، استرس و بیماریهای جسمی و ناراحتیهای روانی
برای شاغل میداند و میافزاید: حتی گاهی اوقات چنین افرادی در محیط کار خود
به دلیل نارضایتی که دارند کارشکنی و تخریب کار میکنند. آنان کار خود را بخوبی
انجام نمیدهند چون فکر میکنند این شغل را به دست نیاورده، بلکه به چنگ
آوردهاند و بر این اساس به دیگران دست نمیدهند، بلکه چنگ میاندازند.
چنین فردی در محیط خانواده نیز شاد نخواهد بود،
زیرا به دلیل مشکلات کاری دچار اضطراب و استرس دائمی است و سمومی را که در
طول روز در وجود مبارک خود اندوخته، بر سر زن و فرزندان فرافکنی خواهد کرد.
اما اگر به دلیل جبر زمانه به کاری اشتغال دارید
که چندان مطابق میل شما نیست روشهایی را پیشنهاد میکنیم تا تبعات کار به
حداقل برسد: قبل از هر چیز سعهصدر خود را بالا ببرید. به خود بقبولانید فعلا
وضع موجود این است، اگرچه مطلوب نیست. دیگران در این ارتباط چندان مقصر
نیستند و شرایط اضطراری است و به تعبیر دکتر باهر در شرایط اضطراری انسان
ممکن است حتی گوشت مردار را نیز بخورد. در مرحله بعد بهتر است همین کاری را
که از آن ناراضی و متنفرید تا آنجا که میتوانید خوب انجام دهید. به این
ترتیب از ارباب رجوع و مدیران خود بازخوردهایی دریافت خواهید کرد که میتواند
در تغییر روحیه شما موثر واقع شود. بد نیست در کنار کار روزمره به عنوان سرگرمی به
کارهای مورد علاقه خود نیز بپردازید. این کار روحیه شما را بهتر خواهد کرد.
همچنین میتوانید استرس و ناراحتیهای شغلی خود را در فرصتهایی که در
انتهای روز یا هفته پیدا میکنید، با رفتن به طبیعت و کوه و غیره فراموش
کنید اما اگر واقعا هیچکدام از این روشها کمکی به شما نمیکند و شما
همچنان با شغل خود درگیری دارید، مطمئن باشید ادامه کار به ریسک بیماریهای
قلبی و ناراحتیهای روانی نمیارزد. بهتر است هر چه زودتر دست از کار بکشید و شانس خود
را در جای دیگر امتحان کنید. قطعا با کمی تلاش و توکل موفق خواهید شد.
درباره مشاغل خصوصی اگر چه ممکن است در ابتدای کار با مشکلاتی مواجه شوید،
اما پس از کمی کسب تجربه و پایین و بالا شدن سرانجام نبض کار را به دست
خواهید گرفت. حقوق محدود مشاغل دولتی و اداری ارزش این را ندارد که زمان و
حیات معقول خود را صرف آن کنید. دکتر باهر با اشاره به مقاومتی که در مقابل
تغییر در فرهنگ ایرانیها و شرقیها وجود دارد به شما پیشنهاد میکند با
توجه به از بین رفتن مرزهای فیزیکی در عصر حاضر از این دهکده جهانی حداکثر
استفاده را ببرید. موفق باشید.
برگرفته از سایت آفتاب
امیر زارعی
چهارشنبه 9 بهمنماه سال 1387 ساعت 09:50