سم شناسی شغلی :
در سم شناسی شغلی افراد با مواد شیمیایی که در محیط کار یافت میشوند ، سر و کار دارند . کارگران صنعتی ممکن است در طی تهیه ، تولید یا بستهبندی این مواد یا به واسطه استفاده از آنها در محیط شغلی ، در معرض تماس با آنها قرار بگیرند . به عنوان مثال کارگران کشاورزی ممکن است در معرض مقادیر مضر حشرهکش قرار بگیرند . تأکید عمده سم شناسی شغلی در جهت شناسایی عوامل مسئول ، تعیین وضعیتهای منجر به مصرف بیخطر آنها و پیشگیری از جذب مقادیر مضر آنها میباشد . حدود تعیینکنندهای جهت مشخص نمودن غلظتهای ایمن بسیاری از مواد شیمیایی در محیط کار طرح ریزی شدهاند تا حالات گوناگون تماس ، مشخص گردد.که عبارت است از:
1 . غلظتی جهت کار روزانه معمولی 8 ساعته که کارگران میتوانند مرتباً در آن قرار گیرند بدون هیچ اثر منفی .
2 . غلظتی که فقط باید کمتر از 15 دقیقه در آن قرار گرفت و نه بیشتر .
3 . غلظتی که فقط میتوان یک لحظه در آن قرار گرفت .
ورود مواد شیمیایی به بدن در موقعیتهای تماس مختلف فرق میکند . در شرایط صنعتی ، استشمام راه اصلی ورود میباشد و نیز راه پوستی نیز کاملاً مهم است اما مصرف خوراکی راه نسبتاً فرعی میباشد . در نتیجه ، معیارهای پیشگیری کننده عمدتاً جهت حذف ورود از طریق استشمام یا از طریق تماس موضعی ، طرح ریزی میشوند . مواد آلوده کننده اتمسفر از طریق استشمام وارد میشوند در حالی که در موارد آلوده کنندههای آب وخاک ، مصرف خوراکی راه اصلی تماس در انسان است .
مواد سمی ممکن است بسته به طول مدت تماس از لحاظ کیفی متفاوت باشند . یک تماس واحد یا تماسهای متعدد طی 1 یا2 روز صورت میگیرد ، نمایانگر تماس حاد (acute exposure) میباشد . تماسهای متعدد که طی دوره طولانیتری از زمان ادامه یابد ، بیانگر تماس مزمن است . در شرایط شغلی هر دو تماس حاد و مزمن ممکن است رخ دهد.
در حالی که در حدود مواد شیمیایی یافت شونده در محیط ، احتمال تماس مزمن بیشتر است . در تماسهای مزمن ، تأثیرات سمی ممکن است تا چندین ماه بعد ازتماسهای تکراری قال مشاهده نباشد. تأثیرات زیانبار ناشی از تماس حاد یا مزمن ممکن است برگشتپذیر یا غیر قابل برگشت باشد .برگشتپذیری نسبی تأثیر سمی به خصوصیات قابل بهبود عضو آسیب دیده ، بستگی خواهد داشت .
با توجه به افزایش میزان مواد آلوده کننده و به علت افزایش جمعیت ، افزایش میزان مصرف کنندگی ، افزایش تولید مواد شیمیایی ، افزایش منابع طبیعی و ... نیاز به علم سم شناسی بیشتر احساس میشود چرا که زمینه هر برخورد در جهت حذف آلودگیها ، نیاز به رفع کامل آلودگی و تحلیل و بررسی مکانیسم مشکلزایی آلودگیها دارد .
در کارخانجات صنعتی و محیطهایی که فلزات به صورت خالص و ترکیبات مختلف مورد استفاده قرار میگیرند کارگران در معرض گرد و غبار آنها بوده و در صورت عدم استفاده از وسایل حفاظتی دچار مسمومیتهای شغلی میگردند . عناصر و فروآلیاژهای موجود در اکثر صنایع به قرار زیر میباشند:
سیلیس: این ماده به صورت سیلیس آزاد متبلور ، کوارتز و اکسیدسیلسیوم و یا سنگ چخماق، در معادن، صخرهها و سنگهای گرانیتی و غیره وجود دارد. در اثر استنشاق متداوم سیلیس، در ریهها حالت فیبروزی ایجاد شده که توسط اشعهX به خوبی تشخیص داده میشود. بیماری حاصل از استنشاق گردو غبار سیلیس که خود نوعی پنوموکونیوز است به نام سیلیکوزیس خوانده میشود. حرفه های زیادی از جمله فرمگیری در این صنعت وجود دارند که کارگران با سیلیس و یا اکسیدسیلسیوم سرو کار دارند. و به نوعی با این بیماری دست و پنجه نرم میکنند. اصولاً این بیماری به کندی پیشرفت کرده و معمولاً عوارض وآثارآن پس از 5 سال ظاهر میگردد، ولی به طور استثناء در مواردیکه مقدار ذرات زیاد و طول تماس طولانی بوده است ظهور بیماری پس از 12 ماه نیز دیده شده است. به طور کلی در اثر پیشرفت بیماری حاصل از سیلیس ، حجم تنفسی ریهها کم، قدرت کار بیمار کاهش و بالاخره تنفس مشکل وبه سختی انجام میگیرد و اغلب در بیمار تنگنفس دیده میشود. سل یک بیماری ثانوی است که اغلب با سیلیکوزیس همراه میشود و این دو بیماری معمولاً یکدیگر را تقویت میکنند.
آهن : آهن مهمترین فلز پرمصرفی است که غیرسمی میباشد . استنشاق مقادیر زیادی از اکسید آهن تولید رنگ قرمزی در ریهها مینماید که به نام سیدروزیس معروف است و ممکن است در آزمایش با اشعهX ایجاد سایهای مشابه سیلیکوزیس نماید . عمده عقاید پزشکان بر آن است که سیدروز ، یک عارضه خوش خیم است و عمل ریهها را مختل نمیسازد . این عارضه معمولاً در جوشکاران آهن بوسیله الکتریسیته پس از سالها کار و تماس ممکن است دیده شود . نزد افرادی که برای مدتهای طولانی و حتی 20 سال سابقه کار داشتند تغییرات ریهها بسیار جذبی و عوارض محدود بوده است و تعداد مختصری به سرفه مبتلا بودهاند .
آزمایشات جسمی و ظرفیت بازدهی کارگران جوشکار که دارای پیگمانتاسیون آهن بودهاند نشان داده است که آهن باعث عدم توانایی و از کار افتادگی نگردیده است . ممکن است دودهای حاصل از اکسیدهای آهن در صورت همراه بودن با سیلیس و حرارتهای زیاد باعث ایجاد فیبروز مخاط یاسیدروز سیلیکوز بنماید و گاهی بین ریختهگران آهن نوعی سرطان برونش نیز مشاهده شده است . بدین ترتیب باید گفت که اکسیدهای آهن تازه تولید شده آهن همراه با حرارت زیاد ممکن است همانند دود اکسید آلومینیوم یا اکسید سیلیسیوم عمل نموده و نوعی حالت فیبروتیک ریه ایجاد نماید .
کروم : کروماتها و بیکروماتها در گراورسازی ، پارچه بافی ، چاپ ، رنگرزی ، عکاسی و تهیه و ساخت انواع رنگها ، پیگمانها ، تهیه کاغذ دیواری ، صنایع الکترونیک ، تهیه مواد منفجره ، ساخت کبریت و اجناس لاستیکی مصارف زیادی دارند . آبکاری کروم مستقیماً روی آلومینیوم در صنایعی از قبیل صنایع شیمیایی ، دارویی ، غذایی ، الکترونیک ، هواپیمایی وفضانوردی انجام میگردد. وجود سرطانهای سخت ریوی نزد کارگرانی که از کرومیت ، کرومات تهیه مینمایند و همچنین در تهیه و تماس با رنگها و پیگمانهای حاوی کروم من جمله کرومات روی و کرومات باریم و کرومات سرب هستند معلوم گردیده و از سالها قبل شناخته شده است . اولسر کروم ضایعه دیگری است که در اثر تماس با کروماتها ایجاد میشود و شامل زخمهای عمیق دستها و بازواست . اگر این زخمها در نواحی قوزک و بند انگشتان باشد دردناک بوده و در صورتی که تماس بعدی و دائمی با این مواد قطع شود در ظرف مدت چند هفته بهبودی خواهند یافت و فقط آثار زخم به جای خواهد ماند و تقریباً 50 درصد کارگران صنعت کرومات دارای زخمهای اولسره فعال ویا بهبودی یافته میباشند . زخمهایی نیز نزد همین افراد در بینی دیده میشود که ممکن است منجر به آتروفی مخاطها یا اولسراسیون یا سوراخ شدن جدار بینی گردند . اینگونه ضایعات نزد 50 درصد از کارگران کرومات دیده شده و به علاوه اولسرهای متعدد درقسمت سطح خلفی زبان و سقف دهان نیز مشاهده گردیده است . درماتیتهای عمومی نیز نزد برخی از کارگران که با ترکیبات کروم در تماسند شایع میباشد .
مولیبدن : بزرگترین مصرف مولیبدن در فولاد ، آلیاژها و ریختهگری است . مقادیر قابل ملاحظهای از آن در تهیه و ساخت سیمها ، میله ورقه و قطعاتی از هواپیما و موشکها و غیره به کارمیرود و این مصارف مرتباً رو به افزایش است . در صنعت الکترونیک ، وسایل هدایت حرارت و به صورت الکترودهای ذوب شیشه و همچنین به فرم فلز پاشیدنی روی فولاد و سایر فلزات به کار میرود . در این حال مولیبدن به صورت قشری که روی صفحات فلزی آهن را فولاد پوشیده میشود زمینه خوبی را برای پاشیدن فلز دیگر آماده میکند . مصرف مولیبدن در صنایع نفت ، رنگسازی ، تولید سرامیک و تهیه و تولید کودهای شیمیایی به عنوان عنصر جزئی نیز رواج دارد . تماسهای صنعتی در اثر تهیه و ساخت محصولات مولیبدن و به علت گرد و غبار و دود فلز مولیبدن ، اکسیدها و سولفورها و مخصوصاً از کورههای الکتریکی و یا در مواقعی که به این ترکیبات حرارت زیادی داده میشود تولید میگردد که ممکن است با عوارض مختلفی چون اسهال ، از دست رفتن اشتها ، بیحالی ، سستی ، کم خونی ، تحریک و التهاب چشم ، مخاط بینی و گلو و غیره همراه باشد .
منگنز : منگنز دارای 3 نوع مصرف عمده است :
الف) به عنوان معرف در تهیه فولاد به منظور احیاء اکسیژن و گوگرد و مادهای که در آلیاژهای فولاد مخصوص به کار میرود .
ب) در ساخت باطریها به صورت بیاکسید منگنز .
ج) در صنایع شیمیایی به عنوان عامل اکسید کننده در تهیه پرمنگنات و سایر ترکیبات شیمیایی منگانین آلیاژی است از منگنز ، مس و نیکل که در تهیه لوازم الکتریکی پرمقاومت مصرف میشود . همچنین منگنز یکی از فلزاتی است که در آلیاژهای منگنز – برونز و سایر آلیاژهایی که خاصیت مغناطیسی دارند وارد میشود . علاوه بر مصرف آن به صورت بیاکسید منگنز در باطریهای خشک ، در شیشه سازی و سرامیک مصرف دارد . به عنوان یک ماده شیمیایی ، املاح آن به عنوان خشک کننده در تهیه روغن بزرگ و همچنین منگناتها و پرمنگناتها به عنوان عوامل اکسید کننده ، ضد عفونی کننده ، رنگ برنده و همچنین در آزمایشگاهها مصرف دارند . استات منگنانو در رنگریزی ، رنگآمیزی چرم ، در تهیه کود شیمیایی و به عنوان کاتالیزور شیمیایی به کار میرود .اثرات مزمن منگنز بیش از 100 سال است که شناخته شده و هنوز در نقاط مختلف گیتی ادامه دارد. مشخصات تشخیص مسمومیت با منگنز ( منگانیسم ) توسط عدهای از دانشمندان به طور تفصیل ذکر گردیده است . بیماری در ابتدا بی سر و صدا و غافلگیر کننده بوده و شامل بیحسی ، بیاشتهایی و ضعف و لاغری است و اختلالات دماغی منگنز که در دنبال آن ایجاد میشود صورتهای نهایی مخصوصی دارند و شامل خندههای بیدلیل ، بیفکری و بیارادگی ، بیخوابی و متعاقباً حالت شدید خوابآلودگی میباشد .
اغلب سردرد وجود دارد و حالات گرفتگی پا و تحریکات جنسی و عدم توانایی دیده میشود . در دنبال این عوارض یا همراه آنها به هم خوردگی تکلم و آهسته شدن آن و اشکال در تلفظ و بی ربطی کلمات و حتی لال شدن کامل دیده شده است . به طور کلی ناهنجاری در حرکات به خصوص در گام برداری و نگهداری تعادل ظاهر میشود که ممکن است به حرکات شدید به طرف جلو عقب منجر شود و یا بطور نهایی به صورت «گام برداری مرغ » تبدیل شود. با پیشرفت مسمومیت ، سختی حرکات مشهودتر شده و افتادن به دفعات متعدد اتفاق میافتد و لرزش و رعشه حادث میگردد که این لرزهها در حالات هیجانی و خستگی و احساسات بسیارشدید میشود. کنارهگیری مطلق همراه با خندههای پراکنده و متناوب و سپس جاری شدن بزاق و عرق کردن زیاد به دنبال دارد. علیرغم عوارض مختلف که در اثر بیماری حاصل میشود بیمار به حیات خود ادامه میدهد و باید گفت که مسمومیت مزمن با منگنز بیماری کشندهای نیست . ظهور بیماری به صورت مزمن بین 6 ماه تا 2 سال طول میکشد ولی مواردی با مدت کوتاهتر (49 روز ) گزارش شده و معدل مدت تماس تقریباً در حدود 178 روز تخمین زده میشود ولیکن مواردی پس از 16 سال نیز گزارش گردیده است . حساسیت فردی نیز قابل ملاحظه است